- سر یکی کردن
- متحد شدن
معنی سر یکی کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- سر یکی کردن ((سَ. یِ. کَ دَ))
- متحد شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نافرمانی کردن عصیان ورزیدن: در ارتش اگر کسی از اوامر مافوق خود سرپیچی کند سخت تنبیه میشود
کنایه از نافرمانی کردن